- بید موش
- بید مشک
معنی بید موش - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بیدمشک، درختی شبیه درخت بید با پوست صاف و برجستگی های تیز در زیر آن، از شکوفه های معطر آن که همین بیدمشک نام دارد عرقی بنام شربت عرق بیدمشک تهیه میشود که ملیّن و مقوی قلب و معده است، مشک بید، پله، بهرامج، گربکو، گربه بید، بهرامه
درختی است از گونه بید دارای شکوفه های معطر که عرق آن مفرح است شاه بید بهرامه مشک بید بید طبری
اسم بیدمالیدن، پاکد کردن زنگ از روی آیینه شمشیر و سلاحهای دیگر بوسیله چوب بید و چوبهای دیگر
پست، سبک
کسی که روش او بد باشد بد رفتار مقابل نیک روش
بی حواس
کندذهن، کندفهم، آن که طبیعتاً یا با داروی بیهوشی، حواس خود را از دست داده باشد و درد را احساس نکند
کندذهن، کندفهم، در پزشکی کسی که در اثر داروی بیهوشی یا علت دیگر هوش و حواسش از کار افتاده باشد و احساس درد نکند
Unconscious, Unintelligent
без сознания , неумный
bewusstlos, unintelligent
безсвідомий , неінтелектуальний
nieprzytomny, mało inteligentny
昏迷的 , 不聪明的
inconsciente, pouco inteligente
incosciente, poco intelligente
inconsciente, poco inteligente
inconscient, peu intelligent
buiten bewustzijn, onintelligent
หมดสติ , ไม่ฉลาด
tidak sadar, tidak cerdas
غير واعٍ , غير ذكيٍّ
बेहोश , मूर्ख
חסר הכרה , לא חכם
意識不明 , あまり賢くない
의식 없는 , 덜 똑똑한
bilincsiz, zeki olmayan
asiyejua, asiye na akili
অচেতন , বোকা
بے ہوش
Hairless
лысый
haarlos